SHEFEL

۱۵ مطلب در اسفند ۱۴۰۳ ثبت شده است

 

‌شبحی می‌کشد از پنجره سر،

در اجاق خاموش

شعله‌ای می‌جهد از خاکستر

 

من در این بستر بی‌خوابی راز

نقش رویایی رخسار تو را می‌جویم باز

 

با همه چشم تو را می‌جویم

با همه شوق تو را می‌خواهم

زیر لب باز نام تو را می‌خوانم

دائم آهسته به نام...

 

 

شاعر : احمد شاملو

پدرم میگفت قدیما،

ارباب ها ، مباشرها رو میزدن،

مباشرا ، سرکارگرها رو میزدن،

اونا کارگرها و کارگرا هم بچه ها رو میزدن،

بچه ها هم میرفتن با چوب حیوانات رو میزدن،

هر کسی خشم و عصبانیتش رو سَرِ ضعیفتر از خودش خالی میکرد

..

بنظرم الان هم همینه

فرض کنید یک رفتاری از کسی میبینید که تحملش براتون سخته،

ضمیر ناخودآگاه تون، سریع پردازش میکنه،

اگر مثلا یک فردی باشه که بهش قدرت دارید

سریع عصبی میشید و داد و فریاد راه میندازید،

اگر مثلا رفیقتون باشه ، ممکنه یک تذکر بدین،

اگر رئیس تون باشه فقط اخم میکنید،

اگر توی دادگاه باشی، حتی اخم هم نمیکنی و شاید لبخند هم بزنی..

 

پس نگید عصبانی شدن، دست ما نیست،

روحِ ما آنقدر بزرگ نیست که برای ضعیف تر از خودمون عصبی نشیم

 

هر روز ممکن است از کسی که فکر می‌کنیم درست و حسابی می‌شناسیم ، کاری سر بزند که به ما ثابت می‌کند شناخت و اطمینان هیچ است.

 

 

نویسنده : هرمان هسه

چه خوب است که انسان روحی را یافته باشد تا در میان آشوبِ طوفان بتواند در دامنش بخزد. پناهگاهی اطمینان‌بخش که در آن به انتظار آرامش ضربان قلب خود نفسی برآورد. بزرگترین شادی را در آن بیابد که خود را به اختیار او گذارد، احساس کند که رازدارش اوست، اختیاردارش اوست. زیبایی‌های جهان را با حواس او در آغوش کشد، با قلب او از زندگی کام گیرد، حتی با او رنج ببرد... آه رنج کشیدن با دوست، شادیست!

 

 

نویسنره : رومن رولان 

انسان دوستانش را سخت‌تر از دشمنانش می‌بخشد ...

 

 

نویسنده : اروین دی یالوم